پاکستان ، چین و ایران هنوز دولت طالبان را به رسمیت نشناخته اند ، اما همه آنها علاقه مند به انجام این کار هستند.
خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان به ناچار یک خلاء سیاسی در آسیای جنوبی و مرکزی ایجاد می کند. سوالی که بسیاری می پرسند این است که چه کسی برای پر کردن آن وارد عمل می شود. همسایگان نزدیک افغانستان - پاکستان ، ایران و چین - همگی منافع خاصی در این کشور دارند که به احتمال زیاد با جدیت بیشتری دنبال خواهند کرد.
به احتمال زیاد هیچ کس همان نقش مهم ایالات متحده را در شکل گیری آینده کشور ایفا نخواهد کرد ، اما هر سه می خواهند شاهد یک دولت با ثبات در کابل و ایجاد امنیت در سراسر کشور با توجه به منافع امنیت ملی خود باشند.
طالبان ، به نوبه خود ، به دنبال ایجاد روابط مثبت با همسایگان خود برای کسب مشروعیت بین المللی و جذب سرمایه گذاری برای توسعه اقتصادی مورد نیاز است. بنابراین این برای روابط با پاکستان ، چین و ایران به چه معناست؟
پاکستان که دارای 2670 کیلومتر طول (1659 مایل) مرز با افغانستان است ، در چهار دهه آشوب اخیر متحمل آسیب های زیادی شده است. پس از حمله شوروی به افغانستان در سال 1979 ، این کشور مجبور شد بهای سنگینی برای "جهاد افغانستان" واشنگتن و متحدانش در اتحاد جماهیر شوروی بپردازد. حملات 11 سپتامبر و "جنگ علیه تروریسم" متعاقب آن اوضاع امنیتی در پاکستان بدتر شد.
بی ثباتی باعث شکوفایی گروه های مسلح در امتداد مرز پاکستان و افغانستان شده است. تحریک طالبان پاکستان (طالبان پاکستان) و شورشیان بلوچ سالهاست که به اهداف خود در پاکستان حمله می کنند و بیش از 83000 نفر را کشتند و میلیاردها دلار خسارت به اقتصاد پاکستان وارد کردند. اسلام آباد بارها مدعی شده است که حملات خشونت آمیز علیه پاکستان با حمایت فعال اطلاعاتی هند از خاک افغانستان برنامه ریزی و اجرا شده است. در عین حال ، نهادهای امنیتی پاکستان متهم به حمایت از طالبان افغانستان به ویژه شبکه حقانی شده اند. در این زمینه ، تصرف طالبان بر کابل و خروج نیروهای آمریکایی از سوی سیاست ها و محافل نظامی در اسلام آباد به عنوان یک پیشرفت مثبت تلقی شد. نگرش آنها این بوده است: "ما خوشحالیم زیرا با قدرت گرفتن طالبان ، مرزهای غربی ما ایمن می شود زیرا هند از بازی خارج می شود." این خوش بینی نسبت به یک دولت دوست در کابل با این واقعیت نیز تقویت می شود که طالبان هرگز با خشونت به پاکستان حمله نکرد و از عملیات نظامی تحت رهبری ایالات متحده که در سال 2001 آنها را از قدرت کنار گذاشت یا برخی از اعضای خود را به نیروهای غربی واگذار کرد ، حمایت کرد. به برخی حتی در مورد نقش برجسته ای که اسلام آباد در کابل ایفا می کند ، حدس زده اند ، به ویژه پس از انتشار خبر سفر سپهبد فیض حمید ، فرمانده اطلاعات پاکستان به پایتخت افغانستان در 4 سپتامبر. اسلام آباد در عرصه بین المللی نیز به طور فعال برای مشارکت بین المللی با طالبان مبارزه کرده است. عمران خان ، نخست وزیر ، در پیام های ویدئویی خود به مجمع عمومی سازمان ملل متحد که در 24 سپتامبر پخش شد ، از جامعه جهانی خواست که از دولت طالبان حمایت کرده و کشور را با کمک های بشردوستانه بسیار مورد نیاز یاری دهند. با این حال ، برخی تصور می کنند که پاکستان ممکن است از اقتدار بی نظیری بر طالبان برخوردار نباشد. منابع معتبر به نویسنده فاش کردند که در جلسه شورای امنیت ملی 16 اوت در اسلام آباد ، فرماندهان نظامی به نمایندگان پارلمان توضیح دادند که طالبان ممکن است مانند گذشته به پاکستان گوش ندهند. به همین دلیل است که اسلام آباد نیز محتاط است و به دنبال یک پرواز انفرادی نیست تا به سرعت دولت طالبان را به رسمیت بشناسد ، مانند دهه 1990. اگرچه هنوز دولت کابل به طور رسمی به رسمیت شناخته نشده است ، اما پاکستان امید زیادی برای مشارکت با آن در زمینه اقتصادی دارد. در زمان اشرف غنی ، رئیس جمهور سابق ، جریان کالاهای وارداتی از طریق بنادر پاکستان به منظور محاصره خشکی افغانستان 80 درصد کاهش یافت ، زیرا کابل به بنادر ایران که توسط هند تأمین می شد ، حمایت کرد. تجارت دو جانبه نیز از 2.8 میلیارد دلار در سال 2011 به 1.8 میلیارد دلار کاهش یافت. اسلام آباد مایل است که استفاده از بنادر پاکستانی برای واردات افغانستان احیا شود و تجارت دو جانبه افزایش یابد. پاکستان همچنین امیدوار است که افزایش امنیت در زمان طالبان به این کشور اجازه دهد تجارت خود را با آسیای مرکزی ، جایی که امکان رشد چشمگیر وجود دارد ، افزایش دهد. به دنبال تکمیل خط لوله ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (TAPI) است که گاز طبیعی ترکمنستان را به سه کشور آسیای جنوبی منتقل می کند. ساخت خط لوله در سالهای اخیر متوقف شد ، زیرا دولت افغانستان نتوانست امنیت پروژه پروژه در خاک افغانستان را تأمین کند. پکن نگران است که هرج و مرج افغانستان ممکن است باعث گسترش خشونت در استان سین کیانگ شود و به سرمایه گذاری استراتژیک منطقه ای خود در ابتکار کمربند و جاده (BRI) لطمه بزند. تصرف طالبان دری راهبردی را برای چین به سوی افغانستان باز کرده است که ممکن است خطراتی را در بر داشته باشد. در 28 جولای ، ملا غنی برادر و یک هیئت 9 نفره طالبان با وانگ یی ، وزیر امور خارجه چین در تیانجین ملاقات کردند و در نتیجه طالبان به آنها اطمینان داد که اجازه نمی دهد خاک افغانستان برای حملات علیه چین در ازای اقتصاد چین مورد استفاده قرار گیرد. حمایت و سرمایه گذاری برای بازسازی کشور جنگ زده. این ملاقات نقطه عطفی برای طالبان بود ، زیرا ملا برادر توانست از یک ابرقدرت حمایت کند که می تواند نقش مهمی در بازسازی و توسعه افغانستان داشته باشد. هوآ چونینگ ، سخنگوی وزارت خارجه چین در بیانیه 16 اوت در مورد تصرف طالبان بر کابل گفت که چین برای توسعه روابط بیشتر با افغانستان "آماده" است. یکی دیگر از موضوعات بحث برانگیز بین کابل و تهران ، شبه نظامیان تهدید امنیت ایران است. مناطق مرزی ایران خراسان و سیستان بلوچستان در سالهای اخیر شاهد حملات تروریستی متعددی بوده اند که گروه های افراطی در مرزهای افغانستان ، ایران و پاکستان با ایران عامل آن هستند. طالبان این اطمینان را داده است که به گروه های مسلح در خاک افغانستان اجازه نخواهد داد سایر کشورها را تهدید کنند ، اما ایران بیش از یک کلمه انتظار دارد. بیش از دو میلیون مهاجر افغان در خاک ایران نیز تهران را نگران کرده است. دولت ایران با نابسامانی و تنش های اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران رو به افزایش است ، اما به سختی می تواند در وضعیتی قرار گیرد که بتواند از آنها حمایت کند یا از تازه واردان بیشتری استقبال کند. به همین دلیل است که ایران می خواهد ثباتی را در افغانستان ببیند که به برخی از این پناهندگان اجازه بازگشت دهد. بنابراین ، همسایگان افغانستان - پاکستان ، چین و ایران - همگی منافع شخصی خود را در ایجاد یک دولت باثبات در کابل که بتواند مرزها و فعالیت های اقتصادی افغانستان را تأمین کند ، دارند. آنها به احتمال زیاد با یکدیگر و همچنین روسیه همکاری خواهند کرد تا این کار را انجام دهند. به این ترتیب ، دولت طالبان تحت تأثیر یک محور در حال ظهور ضد آمریکا قرار خواهد گرفت ، که به دنبال حذف نفوذ ایالات متحده د
به گزارش نما، آرش نصراصفهانی مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران با اشاره به انتشار دادههای خام پیمایشهای شهری از طریق اطلس کیفیت زندگی شهر تهران، اظهار داشت: این اطلس کیفیت زندگی در کلان شهر تهران را ارزیابی کرده و محورهای مختلفی از جمله رضایت مردم از خدمات شهری، احساس امنیت در محله، احساس تعلق ملی، نگرش به مسائل اجتماعی در تهران و اعتماد به نهادهای مختلف در سطح محلی را مورد بررسی قرار داده است.
اخبار اجتماعی- وی ادامه داد: یکی از موضوعاتی که در اطلس کیفیت زندگی شهر تهران مورد ارزیابی قرار گرفته اعتماد مردم به پزشکان دارای مطب در محلههای مناطق 22 گانه است که بر اساس این ارزیابی اعتماد به پزشکان دارای مطب در محله در اغلب مناطق تهران بالاتر از متوسط است.
مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران گفت:میانگین اعتماد به پزشکان دارای مطب در محله در شهر تهران 64 از 100 به دست آمده که نشاندهنده سطح اعتماد متوسط رو به بالا است.
نصراصفهانی خاطرنشان کرد: بیشترین میزان اعتماد به پزشکان دارای مطب در محله در مناطق 16،20 و 13 بوده است. در حالی که ساکنان مناطق 3، 21 و 17 کمترین اعتماد به پزشکان را ابراز کردهاند.
وی عنوان کرد: در بین محلات شهر تهران بیشترین میزان اعتماد به پزشکان در محلههای ایران، غزالی، نفت، مطهری و سرخه حصار وجود دارد. در مقابل در محلههای مرادآباد، والفجر، کاووسیه، چهارصددستگاه و حسینآباد دولاب کمترین میزان اعتماد ابراز شده است و به طور کلی از 335 محله بررسی شده در 281 محله میزان این اعتماد بالاتر از حد متوسط است.
مدیر کل دفتر مطالعات اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران در پایان تصریح کرد: اهمیت سرمایه اجتماعی در نحوه اداره مطلوب شهرها در مطالعات ونظریههای بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است و در کنار ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی اعتماد اجتماعی به عنوان بعد ذهنی سرمایه اجتماعی مورد توجه بوده و اهمیت آن برجسته شده است.